داشتنت برایم بس زیباست، ولی می دانم ندارمت بجز نوایی که لحظاتی مرا به عمق دریایی می برد که تنها ماهیانی نفس می کشند که در عمق زاده شده اند.

بودن با تو برایم زندگی عاشقانه ای است که ستونهایش نیایشهایم و طاق آسمانش نگاه زیبای توست نگاهی که خورشید را در کسوف فرو برده و او هم هم مات و مبهوت تو نشسته تا به او لبخندی بزنی.

تو عشقی که عاشقت مانده ام، عشقی که فریاد با تو بودنم آغوشم را برای همیشه باز نگه داشته است.

داشتنت سکوتی است پر از فریاد. فریادی که افق را شکسته و شفق را پر از آه نبودن در کنارت کرده است.

تو بهترین آوازی که آوازم می دهی و یادم داده ای که برایت بنوازم آوازی که عمق فریادت، صدای محبت است.