راستی، چرا ما مردمان زنجیر سازنده ایم؟

چرا ما مردمان در بند می سازیم و خود بازنده ایم؟

چرا پروانه را بی پر در این صحرا کنیم

چرا زیبایی دنیای خود را لحظه لحظه داده ایم؟

چرا با آنکه می دانیم، پرواز زیباست

قفسها ساخته ایم و هر نگاری پشت آن وا داده ایم؟

یکی آزاد آزاد است، ولی در بند شیطان اسیر است

یکی سردار کشتار اسیران است، عجب ما ساده ایم؟

چرا آواز زیبای هزاران و قناری را نمی خواهیم؟

چرا پیوسته بر طبل شکستنها می کوبیم؟

ولی از بین این آزادگی و آزاد اندیشی

فدای تو که هر دم با منی و هر زمان شاداب شادابیم